! . . . خبرهای یک خبرنگار قرمز . . . !
کجایی پرسپولیس من؟؟؟
پرسپولیس دلم ؛
نمیخوام گرفتن این نتیجه ها رو عادت کنم ...
نمیخوام خنده از ته دل ، واسه بردت برام آرزو بشه ...
نمیخوام چشمام ، گریه کردن واسه تو یادشون بره ...
نمیخوام دلم ، شکستن به عشق تو رو فراموش کنه ...
نمیخوام آرزوهام ، تبدیل به رویا بشه ...
نمیخوام ، هیچ کدومو نمیخوام ...
دلم تنگه پرسپولیس ...
پس تو کجااااااااااااااااااااااااااایی؟؟؟؟؟؟
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
آخه چرا حالا ؟؟؟
اگه تا حالا شک داشتم ، الان تقریبا مطمئنم که تو ...
که تو قهری با دلم خدا ...
اما چرا حالا که بیشتر از همیشه لازمت دارم ...
تویی که همیشه اون همه دوستم داشتی ، واسه چی حالا ...
اینا چه امتحاناییه ..!!
چرا همه با همدیگه ..؟؟
بزار یکی تموم بشه ، بعد یکی دیگه ...
دلم گرفته خدا ...
دستامو بگیر مثل همیشه ...
نزار زمین بخورم ...
نزار تنها بمونم ...
مثل اون روزا هوامو داشته باش ...
مواظب خودم ، دلم ، عشقم ، پرسپولیسم باش ...
تو رو خدا باش خدا ، باش ...
قهر نکن با دلم ...
خودت میدونی که بی تو همیشه کم میارم ...
می دونی که بی تو هیچم ، پوچم ...
خودت که میدونی چمه ...
- - - - - - - - - - - - - - - - - -
گفته بودم این روزا خل شدم !!!
چند روز پیش سر یه چیز الکی عصبانی شدم و با نازنین ترین دبیر فیزیک دنیا حرفم شد!!!!
اینجانب از اونجایی که سر و کارم بدجوری با نامه و این چیزاس ، طی یک نامه از دبیر عزیز عذرخواهی کرده و آدرس اینجا رو دادم تا بیان و ببینن واسه این مظلوم ترین شیطونک دنیا چقدر عزیزن ...
و من چقدر خوشحالم از حضور ایشون ...
البته استقلالی بودن ایشون و شیطونیای دیروزشون سر کلاس و بحث قرمز و آبی و طیف رنگ و انرژی و لاندا و قوی و ضعیف بودن رنگ ها و اون جمله ی عذاب آور پای تخته و... این حرفا هیچ تاثیری تو علاقه ی بنده به ایشون نداره ...
خوشحالم که بخشیدی منو ...!
- - - - - - - - - - - - - - - - - -
علمی – کاربردی ؛
خدا رو شکر، قبول شدم ...
اما تهران !!!!
البته خودم زده بودم خوب ..!!
رشته ای که عاشقانه دوستش دارم ...
... مکانیک ...
به هرکی میگم میزنه زیر خنده ، میگه مگه اینم شد دانشگاه !!!
بابا علمی کاربردیم عالمی داره واسه خودش ..!!
ولی انشاالله سال دیگه ، همین رشته ، یه دانشگاه خوب ...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
خوشحالم که تو آقای منی ؛
شهادت آقا ، شهر آفتاب ، غوغاتر از همیشه ...
خوشحالم که اینجام ...
کنار یه آقای مهربون ...
کنار بهشت ...
باور کنید اسم تک تکتون توی حرم یادم بود ...
دعاتون کردم ، اگه لایق بدونید ...
- - - - - - - - - - - - - - - - - -
ای خداوند مهر و قهر ؛
مهر تو پیش و بیش از قهر توست ...
« سبقت رحمتک غضبک »
تویی که مهرت را بر دشمنانت دریغ نمیکنی ، قهرت را بر دوستانت روا مدار ...